قلبم محکوم شد به شکستن ،
غرورم محکوم شد به شکستن ،
احساسم محکومشد به بازي گرفتن
و چشمانم محکوم شدند به باريدن . . .
اما عشقت محکوم شد که بماند درتکه تکه قلبم و قطره قطره ي جانم . . .
پ ن : دیگه دارم خسته میشم ...
پ ن 2 : امیدوارم صحنه هایی رو من تو این چند روز دیدم هیچوقت تو زندگیتون نبینید ... وحشــــــــــــــــــــــــــــتنــــــــــــــــــــــاکــــــــــــــــــــــــــــه !!
پ ن 3 : دلم برای احسان خیلی خیلی تنگیده ... کجایی پسر ؟؟؟
یادمان باشد؛
آدم هایی که به جای فریاد،
سکوت می کنند ...
بالاخره روزی به جای صبر کردن،
در را باز می کنند و می روند .
پ ن 4 : شاید درست شدن فانتزی فنز بهترین خبری بود که تو این روزا می تونستم بشنوم ... فانتزی فنز خونه ی منه .... عــــــــــــــاشــــــــــــقـــــــــــــشــــــــــم
نظرات شما عزیزان:
|